سلام بر تو اي همه ي هستي عشق
. همه ي اسطوره ي عشق
.اي تمام عشق
.اي خورشيد پنهان.درکجا رحل اقامت فکنده ايي؟
اي منجي عالم بشريت تا به کي اين هجران طول بکشد؟
کجا هستي و به کجاها ميروي؟
حتما ماراميبيني و به ما عنايت داري
ولي اين گناهان ماست که جلوي چشم ما حجاب هاي بسياري کشيده است
که اگر اين پرده ي حجاب نبود به راحتي ميتوانستيم تورا ببينيم
اي يوسف زهرا تا به کي در حسرت ديدارت بگرييم؟
بيا آقا به جان مادرت زهرا .بيا که ديگر بي تو طاقت ماندن در اين دنياي فاني را نداريم
آقاجان به جان مادرت ديگر خسته شده ايم اما به اميد تو نفس ميکشيم.به اميد تو زنده ايم
به اميد روزي که خواهي امد و دست نوازش خودرا بر سر ما يتيمان ميکشي يابن الحسن بي تو شيعيان يتيم هستند
بيا ببين چه زود شهدا را از ياد بردند...
بيا ببين چه زود تورا از ياد بردن...
آقاجان بيا...بيا...بيا و اين قلب آلوده ي مارا با نظاره ايي کوچک پاک کن و...ديگر طاقت گفتن ندارم
که سخن عشق و هجران......در هيچ دفتري نگنجد....
بيا اي همه ي عشق که ما منتظريم